زیبا ترین داستانهای عاشقانه و جاودانه ایران : داستان عاشقانه خسرو و شیرین

تاکنون دقت فرموده اید که شیرین ترین و جاودانه ترین عشقهای ماندگار در تاریخ کهن کره خاکی متعلق به چه فرهنگی میباشد؟

داستانهای عاشقانه ای که بیش از ۲۵۰۰ سال قدمت داشته و بنا به اظهار تاریخ نگاران و نثر نویسان و شاعران نامدار ایرانی متعلق به فرهنگ ایران زمین میباشد .

در نظر داریم که خلاصه برخی از این داستانها که افسانه گونه نیز میباشند را تقدیم حضورتان کنیم .

امید است که با مطالعه خلاصه ای از این داستانها شما را به اصل کتاب نویسنده هدایت نمائیم .

بیائید این داستانها را برای فرزندانمان و در جمع میهمانی ها و مسافرتها و پیک نیک هایمان نقل کنیم .

نقالی قصه وداستان های کهن و افسانه ای ایرانی تا یکی دو دهه قبل توسط پدر و مادر بزرگانمان  و دایه ها بسیار رایج بود که کم کم رو به فراموشی میرود .

بیائید این فرهنگ و هنر را دوباره احیاء کنیم .ران)

نهمین داستان  :  خسرو و شیرین و شیرین و فرهاد ( از حکیم نظامی گنجوی ) 

و اما داستان : 

خسرو ندیم و همنشینی به‌نام شاپور دارد که مردی جهان‌دیده و در نقاشی و صورتگری چیره‌دست است. شاپور روزی از دیده و شنیده‌های خود در سفرهایش سخن می‌گوید و کلامش به‌آنجا می‌رسد که: «در سرزمین ارمنستان و کنار دریای خزر زنی از نسل شاهان به‌نام مهین‌بانو حکومت می‌کند. این زن برادرزاده‌ای به‌نام شیرین داردکه در زیبائی و دلبری در تمام دنیا بی‌همتاست. و مهین‌بانو او را به ولیعهدی خود برگزیده است. شیرین اسب سیاهرنگی به‌نام شبدیز دارد که در تاخت و تاز، هیچ اسبی به گرد او نمی‌رسد و او همیشه (با هفتاد دختر که در خدمت او هستند) به گردش و تفریح در دشت و صحرا مشغول است. »

  

بقیه در (ادامه مطلب ) زیر

ادامه نوشته

زیبا ترین داستان جنگاوری اشکانیان : واقعه پیروزی سردار سورنا در جنگ با امپراتوری روم

 
  تاکنون دقت فرموده اید که شیرین ترین و جاودانه ترین پهلوانی ها و مبارزات ماندگار در تاریخ کهن کره خاکی متعلق به چه فرهنگی میباشد؟

داستانهای جنگاوری و شورشهای انقلابی  که بیش از ۲۵۰۰ سال قدمت داشته و بنا به اظهار تاریخ نگاران و نثر نویسان و شاعران نامدار ایرانی متعلق به فرهنگ ایران زمین میباشد .

در نظر داریم که خلاصه برخی از این داستانها که افسانه گونه نیز میباشند را تقدیم حضورتان کنیم .

امید است که با مطالعه خلاصه ای از این داستانها شما را به اصل کتاب نویسنده هدایت نمائیم .

بیائید این داستانها را برای فرزندانمان و در جمع میهمانی ها و مسافرتها و پیک نیک هایمان نقل کنیم .

نقالی قصه وداستان های کهن و افسانه ای ایرانی تا یکی دو دهه قبل توسط پدر و مادر بزرگانمان  و دایه ها بسیار رایج بود که کم کم رو به فراموشی میرود .

بیائید این فرهنگ و هنر را دوباره احیاء کنیم .

هشتمین داستان  :  زندگی و مبارزات سورنا سردار بزرگ و نامور اشكاني

 و اما داستان :

 در جنگ حران، سورنا با يك نقشه نظامي ماهرانه و به‌ياري سواران پارتي كه تيراندازان چيره‌دستي بودند، توانست يك سوم سپاه روم را نابود و اسير كند. كراسوس و پسرش فابيوس Fabius (پوبلیوس) دراين جنگ كشته شدند و تنها شمار اندكي از روميها موفق به فرار گرديدند.
روش نوین جنگی سورنا، شیوه جنگ‌وگریز بود. این سردار ایرانی را پدیدآورنده جنگ پارتیزانی (جنگ به روش پارتیان) در جهان می‌دانند. ارتش او دربرگیرنده زره‌پوشان اسب‌سوار، تیراندازان ورزیده، نیزه‌داران ماهر، شمشیرزنان تکاور و پیاده‌نظام همراه با شترهایی با بار مهمات بود. پارتیان آریایی را نخستین سازندگان تیربار جنگی در گیتی می دانند.

بقیه در (ادامه مطلب) زیر

ادامه نوشته

زیبا ترین داستانهای جنگاوری و جاودانه ایران : داستان به دنیا آمدن رستم

 

تاکنون دقت فرموده اید که شیرین ترین و جاودانه ترین پهلوانی ها و مبارزات ماندگار در تاریخ کهن کره خاکی متعلق به چه فرهنگی میباشد؟

داستانهای جنگاوری و شورشهای انقلابی  که بیش از ۲۵۰۰ سال قدمت داشته و بنا به اظهار تاریخ نگاران و نثر نویسان و شاعران نامدار ایرانی متعلق به فرهنگ ایران زمین میباشد .

در نظر داریم که خلاصه برخی از این داستانها که افسانه گونه نیز میباشند را تقدیم حضورتان کنیم .

امید است که با مطالعه خلاصه ای از این داستانها شما را به اصل کتاب نویسنده هدایت نمائیم .

بیائید این داستانها را برای فرزندانمان و در جمع میهمانی ها و مسافرتها و پیک نیک هایمان نقل کنیم .

نقالی قصه وداستان های کهن و افسانه ای ایرانی تا یکی دو دهه قبل توسط پدر و مادر بزرگانمان  و دایه ها بسیار رایج بود که کم کم رو به فراموشی میرود .

بیائید این فرهنگ و هنر را دوباره احیاء کنیم .ران)

هشتمین داستان  :  به دنیا آمدن رستم ( از حکیم ابوالقاسم فردوسی ) و اما داستان :

روزي نزديك به دوران زايمان، رودابه از هوش مي‌رود،  نگران مي‌شوند، گمان مي‌برند كه رودابه به بستر مرگ درافتاده است. مي‌‌گويد گويي پوستم را با سنگ پر كرده‌اند يا كودكي كه در درون من است از آهن پرداخته‌اند.  زال تدبير مي‌كند و پر سيمرغ را بر آتش مي‌گذارد . سيمرغ بسان ابري درافشان از آسمان در مي‌رسد و زال همچون كودكي كه در پيشگاه مادري دانا و كاردان نشسته باشد بر او درود مي‌فرستد و فروتني مي‌كند . گفتار او با زال چون گفتار مادر دانايي است كه پسرش به سپهداري لشكر يا شاهي رسيده باشد.
سيمرغ زال را دلداري مي‌دهد و مي‌گويد....

بقیه در (ادامه مطلب) زیر

 

ادامه نوشته